همراز

تا خدا هست به غم وعده ی این خانه مده . . . !

کاش من گاهی مرد بودم

می شد تنهاییم را....به خیابان بیاورم
سیگاری دود کنم و نگران نگاه های مردم نباشم
کاش من گاهی مرد بودم
می شد شادی ام را....به کوچه ها بریزم....با صدای بلند بخندم

و هیچ ماشینی.....برای سوار کردنم....ترمز نکند...!

نظرات شما عزیزان:

بشار

ساعت8:07---26 آبان 1390

[وب سایت] - [ایمیل]

زرگرها وقتی میخواهند سکه طلا بخرند آنرا به زمین میکوبند تا از صدایش تقلبی بودن آنرا تشخیص دهند ...
انسان را نیز خدا زمین میزند تا با صدایی که انسان میدهد جنسش را تشخیص دهد ...

بسوی خدا

ساعت23:47---25 آبان 1390

[وب سایت]

سلام دوست عزیزم
ممنونم از حضورتون
موضوع جالبی مطرح کردین
ولی من که مرد هستم میگویم که مرد بودن هم سخته و هزار مشکل دنبالش هست
موفق باشین و سربلند
اللهم عجل لولیک الفرج [گل]

مرجان

ساعت23:20---25 آبان 1390

[وب سایت]

ای گفتی

miss lone

ساعت15:47---25 آبان 1390

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام...ممنون که به وبلاگم سر زدی... خوشحال میشم اگه بازم بیای...

روزی روزگاری انسانیت

ساعت14:13---25 آبان 1390

[وب سایت]

سلام سارا جان.پس خیلی قشنگی بود.مثل همیشه.مود بلاگت و پست گذاشتنت شبیه یکی دیگه از دوستانه.از این مدل بلاگا خیلی خوشم میاد.یه جمله با یه تصویر.

موفق باشی

بشار

ساعت13:13---25 آبان 1390

[وب سایت] - [ایمیل]

رنج ...

من نمی دانم – و همین درد مرا سخت می آزارد – که چرا انسان

این دانا

این پیغمبر

در تکاپوهایش – چیزی از معجزه آن سوتر – ره نبرده است به اعجاز محبت

چه دلیلی دارد ؟

چه دلیلی دارد که هنوز

مهربانی را نشناخته است !

و نمی داند در یک لبخند

چه شگفتی هایی پنهان است ...

من بر آنم که در این دنیا

خوب بودن – به خدا – سهل ترین کار است

و نمی دانم که چرا انسان

تا این حد

با خوبی

بیگانه است ...

و همین درد مرا سخت می آزارد !

بشار

ساعت23:18---24 آبان 1390

- [ایمیل]

من مردم ...
ولی نصفه ام ٫ نیمه ام ...
همسرم٫ سنگ صبورم همه ی دنیای من است ...
مردی من از اوست ...
او با من میخندد با من گریه میکند ...
پس او ...